تارا در آستانه ده ماهگی
سلام
من تارا دارم بزرگ و بزرگتر و شیطون تر میشم مثلا الان حلقه های بازی رو کردم تو پاهام و نمیتونم درشون بیارم
و دارم بابامو صدا میکنم
حالا هم ک بابا با کمی تاخیراومدگازش گرفتم بعللللللللللللللللللهههههههههههه وقتی عصبانی میشم گاز میگیرم
بله وقتی مامانمون رو صدامیزنیم و نمیاد با اعصابی کاملا کیشمیشی و گریه باهاش برخورد میکنم
بازی باتوپ و حلقه ها و ماشین رودوست دارم
عاشق ورزش کردن مامانم از ته دل میخندم
سرسره بازی رو خیلی دوست دارم تاب بازی رو بیشتر
میتونم ازکناره ها بگیرم و بلند شم و کلی ذوق مرگ میشم
ماما آبه (حمام) بابا به به
کلی صداهای عجیب و غریب دیگه
عاشق مردم وبیرون رفتنم مخصوصا لباسها رو ک میبینم غش میکنم
میمیرم برای لیموشیرین و موز خرما رو هم ک نگو
خلاصه شدیم این دیگه
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی