تاراعسل و کاراش

سلام

خب همون طور ک حدس میزدم تارا نخوابید 

تاشام خوردیم بردمش حموم و تا الان ک دیگه خوابش برد

منم سعی میکنم تا میتونم بنویسم اگر شد عکسم میزارم 

اولین و مهم نرین خبر این ک تارا بالاخره چهاردست و پارفت

دقیق درتاریخ 6 دی 93 خونه مامانم ک بودیم سفره انداختیم برای ناهار ازبس گوجه فرنگی دوس داره 

تا روسالاد گوجه فرنگی ها رودید قشنک رفت و نشست شروع کرد ب خوردن تا اخرناهارم کسی نتونست ب سمت 

ظرف سالاد دست ببره!!!!!!!!!!!!!!!!

آنچنان گریه میکرد ک بیا وببین

دیگه این چن روز کارم در اومده مثلا عصر ی گلدون شکست چن روز پیش یک بشقاب 

هرجا هم ک میرم دیگه با گریه بدو بدو میاد دنبالم 

کشوها رو بهم میریزه علاقه عجیبی هم ب سیم ها داشت ک الان بدتر شده یعنی هرلحظه ممکنه باسر بخوره 

زمین کف خونه ام ک سنگ دیگه بدتر

خیلی شدید ب تبلیغات تلویزیون علاقه داره ب حدی ک پلکم نمیزنه

ترانه و کلیپم ک شده خوراکش 

ترانه مورد علاقه تارا :

دوست دارم دلم میگیره بی تو بی هوا بععععععععععععله همین ترانه یعنی تارا را رو میبره فضا

انقدر دوسش داره ک نگو

بعد اون ترانه امید  : از تو گلخونه دنیا میون تک تک گلها قسمت ماهم در این بود نازنین توشدی گل ما

یعنی کارمون شده شب تا صب صب تاشب تو گوشی من این دوتا ترانه رو گوش دادن 

به بچه ها هم خیلی علاقه نشون میده مثلا تو برنامه خاله شادونه بچه ها ک حرف میزنن با دقت گوش میده

آقاجونم براتون بگه کشف جدید تارا دماس :میره کنار شوفاژ هی دستشو میزراه رو شوفاژبعد رو دیوار و مقایسه

میکنه چون هی دستشو چک میکنه میفهمم ک مقایسه میکنه

هرچی سی دی تو خونس دست تارا خانومه فلش هامونم ک اگر ببینه قطعا تو دهان مبارک میبره

تا ی توپ میبینه اصرارداره ک بیاسته وقتی هم ک میاسته شروع میکنه ب توپ زدن با پا

شکلات خوری از یلدابراش ب ارمغان رسید ازاون شب رفته تو خط شکلات و کاکائو یعنی میفهمه ها دست 

کسی ببینه دیگه تموه همه رو فرو میده

اون شب یلدا کل کاسه چیپس رو خانم گذاشت جلوش حالا توحق داشتی دست بزن

گریپ فروت و ترپچه رو باهم میخوره بیا و ببین ایشالا پست بعدی عکساشو میزارم

ماکارونی رو هم خیلی دوس داره

ددر ک نگو چن روز پیش یک برنامه در آورد ک باباش باهمون لباس خونه بردش بیرون 

غذا میخواد ک دیگه هام هام و گریه واعصاب همه قاطی میشن

در کنارهمه شیطنت های تارا ک دیگه همه واقف شدن قلب مهربون دخترم واقعا مثال زدنی :

وقتی چیزی میخوره محاله ب کسی نده یعنی امشب براش کمی شلغم و 

هویچ پختم  اول یکی ب من داد ماماهام ب زور میکرد تودهنم بعد هم ب همسر

یعنی باباش بعد خودش خورد هی ام نگاه میکرد میگفت باباهام ماماهام 

سرسفره آپ پرید تو گلوم ب سرفه افتادم همسرم زد پشتم تاراگریه میکرد 

و منو بقل میکرد

کلا وقتی بقلش میکنی انقدر مهربون میچسپه ک تموم شیطنت هاش فراموشت 

میشه

الهی فدای دخترمهربون بشم 

الهی قربون دل پاک تموم نی نی ها برم 

کاش تا ابد همه دلامون همین جوری زلال بمونه