عسل مامان
دخترنازم روزت مبارک
سلام عسل مامان ازم دل گیر نشی ها ولی واقعا فرصت نداشتم بیام و بنویسم شرمندتم البته دو روز پیش روز دختر بود و من تنونستم بیام و برات بنویسم بهرجهت اولین روز دختر تو رو بردم پارک و کلی خوش گذروندیم تا نزدیک 2 نصفه شب همراه خاله ها اونجل بودیم شبم اومدیم تا صب بیدار بودی دیگه دیروزم رفتیم مرکز خرید پروما کلا معلومه ک خانمی میگی چرا ؟؟معلومه دیگه هیچ جا رو ب اندازه مرکز خرید دوست نداری اما بعدش رفتیم آب بازی خیلی دوست داری آب بازی رو قربونت برم این روزها عاشق نون شدی مخصوصا نون باگت وقتی از دستت میگیرم از گریه نفست قطع ...
نویسنده :
مامانی و بابایی
15:51
همه چی تا الان
سلام مجدد خوبی عشق مامان ؟ الان خونه مامان جون و بقل مامان جون داری اواز میخونی کاری ک این روزا انجام میدی نمیدونم چرا موقع خواب اونم شبا گریه میکنی میتونی کم وبیش بنشینی غذاهایی ک میخوری پوره سوپ حریره فرنی طول روز غذا و شبم تا صب شیر عاشق پارک رفتنی وقتی میری پارک شروع میکنی ب آواز خوندن همه سریع جذبت میشن و دوست دارندا خودتم ک خنده رو و خوش اخلاق دیگه نورعلی نورمیشه روز واکسنت هم سخت نبود همونجا کمی گریه کردی و شبم کمی تب کردی و تموم استامینوفن هم ک اصلا اثرنکرد و نخوابیدی و از همون روز تا امروز درست نخوابیدی وزنت هم شکر خدا خوب بود اما م...
نویسنده :
مامانی و بابایی
18:55
مامان تارا خسته خسته است
سلام نی نی نازم خوبی امروز هم ب زور دارم مینویسم باورت میشه گیچ خوابم الان نزدیک یک ماهه نخوابیدی نمیدونم چی شدی رفتیم تبریز و اومدیم و خوابت بهم ریخت از هفته پیشم ک واکسن زدی بدتر شد طول روز ک اصلا نمیخوابی شبا هم هر یک ساعت بیدار میشی نمیدونی ولی دیگه از بی خوابی خوابم نمیبره خیلی عصبی شدم همش گریه میکنی تو خواب و با گریه بلند میشی و تا شیر نخوری آروم نمیشی دیشب 12 خوابت برد ب زور 1 بیدار شدی همین طور تا صب از هشت صب تا الانم کلا یک ساعت خوابیدی نمیدونم چی شدی منم خیلی خسته ام اومدم خونه مامان جون نمیدونم بمونم یا برم بابا ک نمیاد موندم شبا هم ک من ت...
نویسنده :
مامانی و بابایی
18:04
تارا ب اولین مسافرتش میرود
سلام خوبی مامانی تا کمتراز نیم ساعت دیگه داری برای اولین بار میری مسافرت خوشگلم اگرخدا بخواد چند روزی عازم تبریز هستیم برای دیدار از اقوام مادری من و هم چنین گشت و گذار ذر طبیعت زیبای تبریز بهرحال اولین مسافرتت در نیمه شش ماهگیت اتفاق میافته اپ امید وارم مشکلی پیش نیاد و ب سلامت بریم و بیاییم راستی نی نی مینا پسر شد باید برم اماده شم میبوسمت ...
نویسنده :
مامانی و بابایی
4:16