تاراعسل و کاراش
سلام خب همون طور ک حدس میزدم تارا نخوابید تاشام خوردیم بردمش حموم و تا الان ک دیگه خوابش برد منم سعی میکنم تا میتونم بنویسم اگر شد عکسم میزارم اولین و مهم نرین خبر این ک تارا بالاخره چهاردست و پارفت دقیق درتاریخ 6 دی 93 خونه مامانم ک بودیم سفره انداختیم برای ناهار ازبس گوجه فرنگی دوس داره تا روسالاد گوجه فرنگی ها رودید قشنک رفت و نشست شروع کرد ب خوردن تا اخرناهارم کسی نتونست ب سمت ظرف سالاد دست ببره!!!!!!!!!!!!!!!! آنچنان گریه میکرد ک بیا وببین دیگه این چن روز کارم در اومده مثلا عصر ی گلدون شکست چن روز پیش یک بشقاب هرجا هم ک میرم دیگه با گریه بدو بدو میاد دنبالم کشوها رو به...
نویسنده :
مامانی و بابایی
0:53